پایگاه اطلاع رسانی مجمع فرهنگی سفیدشهر

حوادث بعد ازانتخابات
برگشت به صفحه اصلی سایت

محمد در تاریخ 10 تیر 88 نوشته:

ضمن تشکر از همه دوستان. انجام چنین بحث هایی قطعا مفید است و امکان شناخت بیشتر از نظرات یکدیگر را فراهم میکند. از مدیریت محترم سایت مجمع درخواست میکنم تا بحث روز بعدی را در همین خصوص یعنی بحث در مورد مسائل سیاسی. فرهنگی و مملکتی اختصاص دهد.با تشکر از همه

حمید جعفری در تاریخ 9 - tir -88 نوشته:

سلام بر همه بزرگمنشانی که تا حالا محبت کردند و مرا تحمل کردند. اگر بحث خسته کننده نمیشود من با شوق وافر حاضرم جواب هر سوالی را بدهم.فقط در خواستم این است که سوالات شفافتر وبه صورت سوالی نوشته شود.صادقانه میگویم بسیاری از آنچه را محمد گرامی نوشته اند من به صورت سوال درک نمیکنم.شاید واقعا مشکل من باشم. اگر امکان دارد سوالات را سوالی تر بنویسید من خوشحال میشوم و مطمئنا از اتهام طفره رفتن مبرا میشوم. در جواب محمد 2 عزیز(دوست قدیمی!؟):من تنها قصدم از شرکت در این مباحث ابراز خوشحالیم از فضای به وجود آمده و تشکر از بانیان آن و استفاده از بحث دیگران و گفتن نقطه نظرات خودم است.در ثانی مگر جلو کسی برای ورود به بحث گرفته است که ما دو نفره بحث مکنیم!؟.ضمنا من تنبل نیستم. ((شادی انسانها، شادی منست ))

نصرآبادی در تاریخ 10 تیر 88 نوشته:

آقا انتخابات تمام شد و مملکت روند خود را طی خواهد کرد فقط رو سیاهی برای زغال ماند

همشهري منصف در تاریخ 9 تير 88 نوشته:

بنده با علاقه مباحثات بين محمد و حميد را دنبال كردم و خيلي هم استفاده كردم. به نظرم هم دوست عزيزمان آقاي نصر ، از ادامه مباحث با من جا زد و بنده عليرغم اينكه منتظر جواب ايشان بودم، جوابي نگرفتم و هم اينكه آقا حميد جعفري هم از جواب دادن طفره و رفته و به يك جمله احساسي در جواب اين همه مواردي كه آقا محمد ليست كرده بود اكتفا كرده است.  خوب است قضاوت بقيه خوانندگان را هم داشته باشيم.

محمد 2 در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

با سلام ظاهرا فضای بحث روز به مکانی برای مجادله بین دو یا چندنفر تبدیل شده که تفکر واطلاعات خود رابه رخ یکدیگربکشند قابل توجه حمید عزیز (دوست قدیمی) بدان که شب نیست مشکلات بسیار است ولی شب نیست جوانان مملکت رابرقله سرافرازی ببین من وتو به خاطر تنبلی امان دیگران رامتهم میکنیم ولی بدان که شب نیست

حمید جعفری در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

سلام بر عزیزان سفیدشهری هرگز در بحثم نه کسی را متهم میکنم و نه آگاهانه عدل و انصاف را مخدوش میکنم.گمانم بر اینست که شما سوالاتت را همراه با جوابهایش برای من نوشتید. ونیازی به جواب نداشتید.هر جاهم که احساس کردم باید جواب دهم جواب دادم.دراینگونه بحثهای اینترنتی آفاتی هست که الزاما یک طرف بحث مقصر نیست.بلکه نحوه بحث است که مشکل دارد.با این همه برای شما و همه انسانهای صادق، خلاقیت جدیت و موفقیت روزافزون آرزومندم.

مدير سايت مجمع فرهنگي در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

با سلام به همه بينندگان محترم سايت و ضمن تشكر از مشاركت در بحث، لطفا توجه داشته باشيد كه اين بحث روز اختصاص به تحولات بعد از انتخابات و نه بحث هاي ريشه اي و محتوايي دارد. ضمن اينكه مديريت سايت از تداوم اين بحث به منظور روشن سازي استقبال ميكند ، اما تداوم بحث در اين بخش بحث روز، ممكن است براي بقيه بينندگان خسته كننده باشد. مديريت سايت با توجه به استقبال بينندگان در خصوص بحث در مورد مسائل ريشه اي و محتوايي، بررسي و در صورت نياز، يك بحث روز جداگانه اي را در اين خصوص اختصاص خواهد داد. لطفا توجه داشته باشيد كه از فراهم كردن زمينه تداوم  بحث در اين بخش معذور هستيم و در صورتي كه نظرات آتي شما در اين خصوص در اين بخش درج نشد، از ما دلگير نشويد. البته حق دوستان براي پاسخ محفوظ است. همانطور كه گفته شد، مديريت سايت، موضوع را بررسي و احتمالا بحث روز جداگانه اي را به زودي در اين خصوص اختصاص خواهد داد.

محمد در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

با تشكر از حميد عزيز، ظاهرا بقيه دوستان از تداوم بحث ما خسته شده اند، حد اقل پيام اقا مهرداد اين را نشان مي دهد و بايد فكري براي جمع كردن بحث بكنيم. من ضمن اينكه از ادامه بحث با شما استقبال ميكنم اما به نظرم مي رسد كه بحث ما بي فايده باشد ، به خاطر اينكه شما هر بار كه جوابي نداريد با زيركي بحث ديگري را باز ميكنيد و طفره مي رويد. در واقع شما اصل انصاف در مناظره و بحث را رعايت نكرديد. حد اقل در 21 مورد در مطالبي كه رد و بدل كرديم شما جواب من را نداديد . فكر نكنيد من متوجه نبودم. ولي بنده تك تك مطالبي را كه شما گفتيد حتي اگر در مواردي با ان موافق بودم ، نظر خود را اعلام كردم. اما اجازه بدهيد ان 21 مورد را كه جواب نداديد به ان اشاره كنم. ابتدا جواب اين موارد را بدهيد و نظر صريح خود را در مورد انها بيان كنيد تا بعد بحث را ادامه دهيم و من پاسخ مواردي را هم كه شما در اين ايميل اخري اشاره كرديد بدهم. 1-- انچه خوب است اميد براي اينده بهتر و تغيير است. كسي كه جايي را براي يافتن گنج ميكند، اميد به يافتن گنج دارد كه زمين را ميكند و اگر به جاي ديگري براي كندن مي رود براي اين است كه باز اميد دارد ومعتقد است كندن جاي قبلي جاي صحيحي نبوده است گرنه اگر نااميد بود هرگز اقدام به كندن زمين نه در جاي اول و نه در جاهاي ديگر مي كرد 2- نوشته ايد كه من انها را خوانده ام ولي از انها الهام نمي گيرم واز خودم الهام مي گيرم. فكر نمي كنيد همين نقطه اشتباه شما است. ما بايد از تجربه ديگران استفاده كنيم. چرا بايد خودمان از صفر شروع كنيم. چرا از نظرات ديگران استفاده نكنيم. اگر فقط به خود متكي باشيم قطعا راه خطا رفته ايم 3- بله اميد در تشنگي ابشار شما در شب نهفته است ولي اين تشنگي بسيار خبيثان هاست زيرا در تشنگي شرارت است نه خوبي و شكوه. اين تشنگي ، تشنگي نيست بلكه بد نهادي ابشار را نشان مي دهد. 4- گفته ايد با حلوا حلوا كردن دهان شيرين نمي شه.اتفاقا عكس اين درست است به ياداوري حلوا، طعم شيرني در دهان انسان جلوه گر مي شود. شما نوشته ايد اگر احساس شيرني داريد به خاطر اين است كه دنيا به كامتان است، من اين را هم به حساب همان بد بيني شما مي گذاريم. و تكرار ميكنم جور ديگر بايد ديد. مگر شما مي دانيد كه من كه هستم و من را مي شناسيد كه كه نوشته ايد دنيا به كام شما ست. اين حرف از انجا ناشي مي شود كه چون نتوانستيد انديشه مرا برتابيد. سعي كرديد بر من برچسب بزنيد و م نرا متهم كنيد به اينكه دنيا به كام من است. نه برادر عزيز من هم هزاران مشكلات و گرفتاري دارم كه جاش نيست در اينجا بگويم 5 - احتمالا منظورتان از جمله اي كه در مورد ان اخوند گفتيد هم براي هيمن بود كه نشان دهيد من هم همه چيز دارم و وضعم خوب است و دنيا به كامم است كه اينگونه حرف مي زنيد. برادر عزيز شما در مورد دهها انسان هاي كارگر، كشاورز و بيچاره اي كه در همين نصراباد خودمان هستند و هيچي هم ندارند ولي باز هم از ولايت و جمهوري اسلامي دفاع مي كنند چه مي گويد. نيزا نيست اسم ببرم. ايا انها هم راحت طلبند. انها هم مثل ان اخوند هستند. چرا فكر ميكنيم هر كه با ما هم فكر نيست حتما يا خود فروخته است را راحت طلب است يا .... براي همين عرض كردم كه عينك و ديد خود را عوض كنيد و افكار خود را بازانديشي كنيد 6- نوشته ايد ان كه يافت مي نشود انم ارزوست. دوست عزيز ارزو كردن ان چيزي كه يافت مي نمي شود بيهوده است. وقتي مي داني ان چيز نيست و يافت نمي شود چرا بايد ارزوي ان را بكني. بيا واقع نگر باش همانطور كه خودت در كلامت گفتي بيا واقع نگر باشيم. 7- اينكه وضعيت فعلي شب است يا روز است اين امري نسبي است زيرا شما ممكن است ان را شب بدانيد و فرد ديگري مانند من ان را روز بدانم. بناير اين ، اين امر قابل بحث است و بنده هم امادكي دارم بحث در اين خصوص را ادامه دهم. بله اينكه وضع موجود را شب بدانيم ربطي به اميد و نا اميدي ندارد ولي به نظر خوب است توجه كنيم كه اولا در شب هم خوبي هايي وجود دارد وشب همه اش بد نيست. از طرفي اگر با تشبيه به شب بودن وضع موجود مي خواهيد، همه چيز امروز را سياه و منفي جلوه دهيد ، به نظر من اين افراط و تفريط است 8- اما گفته ايد كافكا و هدايت در راه ارمانشان خودكشي كردند. ايا به نظرتان اين حرف دستي است. كسي در راه رسيدن به ارمانش مگر خودكشي ميكند. خودكشي نشان از عين نااميدي فرد و تاب نياوردن وضع موجود است. بله شهادت خيلي با خودكشي خيلي فرق ميكند. ايا واقعا شما شهادت را با خودكشي يكي مي دانيد. اين دو زمين تا اسمان با هم فرق دارند. اگر ايندو را يكي مي دانيد لطفا در نظرات خود تجديد نظر كنيد و شما را رجوع مي دهم به كتاب هاي روان شناسي 9 - بله يافتن انسان در اين دوره زمان مشكل است ولي ما در مذهب خود انسان هاي كاملي چون علي وفاطمه داشتيم. چرا از انها الگو نگيريم و به انها افتخار نكنيم. شما از اين شعر سوء استفاده كرديد و با بيان ناقص ان در نوشته قبلي خواستيد چيز ديگري را القائ كنيد. 10 - هميشه براي هر چيز حد و مرزي است. در طبيعت هم براي شب و روز و ... حد و مرز است. بدون تعيين حد و حدود نمي شود. حتي در خود غرب هم براي ازادي حد و مرزي است واكر كسي حقوق ديگران را ضايع كند او را زنداني مي كنند. حالا چه كسي گفته ما بايد دقيقا همان حد و مرزهايي را كه انها قرارداده اند ما هم قرار دهيم. ما دين خود را داريم. خصوصيات شرقي خود را داريم. چرا بايد هر چه انها و انديشمندان انها گفتند قبول كنيم. ايا اگر ما معتقد بوديم در اسلام براي ازادي حد و مرزي است كه قدري از حد و مرز ازادي در غرب محدودتر است، اين يعني ما بدبخت و بيچاره ايم. خيلي از اين مكاتبي را كه شما اشاره كرديد. در قالب فردي اكر باشد كسي به ان كاري ندارد. اگر وارد عرصه تعرض به جامعه نشود حتي در اسلام كسي با ان كاري ندارد. اما وقتي پا عرصه اجتماع مي گذاريم مسائل فرق ميكند. حقوق ديگران مطرح است. شما به همجنس گرايي اشاره كرده ايد. آيا چون در غرب انها ازدند، در ايران هم بايد بعنوان يك مكتب ازاد باشند. چه ضرورتي دارد. ما مكتب خود را داريم. مشكل شما اين است كه فكر ميكنيد هر كاري در غرب مي شود ان درست است. و هر چه انديشمندان غربي مي گويند ان درست است. شما را ارجاع مي دهم تا در عوض خواندن اثار كافكا و صادق هدايت كه هيچ اشكالي ندارد چون بنده هم خودم خوانده ام و مي خوانم و با خواندن ان هم موافقم چون انسان بايد همه چيز را بداند. قدري هم برويد و انديشه هاي ائمه را مرور كنيد و ببينيد مباني ديني ما چيست و چه مي گويد. وقتي لويي ماسينيون فرانسوي مي ايد ودر مورد فاطمه ما كتاب مي نويسد. وقتي ارنست رنان مي گويد من بيش از 1000 كتاب در كتابخانه خود دارم ولي همه را تنها يكبار بيشتر نخوانده ام اما يكي از انها كتاب مسلمانها است كه قران است و چندين بار خوانده ام و هر چه مي خوانم خسته نمي شوم. چرا شما از كلام انديشمندان غربي اينها را نمي بينيد. چرا اينها را مورد مداقه و بررسي قرار نمي دهيد. خواندن اثار كافكا خوب است ولي واقعا خجالت اور نيست كه ما انديشه اي فاطمه و علي را رها كنيم و كافكا را مراد خود بدانيم. من نمي گويم شما او را مراد خود مي دانيد ولي خواهش ميكنم كمي در مورد انديشه هاي ديني اسلام و تشيع بيشتر بررسي كنيد. ان شاءالله خداوند به همه ما كمك كند تا راه درست را پيدا كنيم. باز هم از شما به خاطر بيان صادقانه افكارتان تشكر ميكنم و از ادامه بحث استقبال ميكنم. 11- در مورد نااميدي، نوشته ايد نااميدي از تاريكي و اميد به روشنايي ، اين خوب است. خوب حميد جان، اين ديگر اسمش نا اميدي نيست اين همان اميد است. شما فقط نحوه گفتن را عوض ميكنيد 12- بله بنده نويسندگان را تقسيم كردم و در اين زمينه درست فرموده ايد. حالا اين از نظر شما اشتباه است؟ 13- بله با گفتن نان هم از نظر من نان مي ايد و با گفتن مسكن هم صاحب مسكن مي شويم. زيرا انچه ره بدان فكر ميكني و ان را بر زبان جاري مكيني، به دنبال ان هم مي روي. پس وقتي بر زبان ، نان را جاري ميكينم به دنبال دستيابي ان هم مي رويم. بنابر اين هر چه ذهن ما بدان مشغول است و ذكر وفكر ما است همان عادت ما و شخصيت ما مي شود 14 - در مورد انتخابات تحليل خود را گفته ايد كه تشكر ميكنم. بله همينطور است با انقلاب، يك جريان اصلي به رهبري حضرت امام، ساير جريانات اعم از توده، مجاهدين، ملي مذهبي و غيره را كنار زد و زمام امور را در دست گرفت. در اين انتخابات هم قطعا موسوي و ديگران كنار زده شدند و خواهند شد، زيرا خلاف جهت مسير انقلاب شنا كردند. به نظر من مقدمه شما خوب و صحيح بود اما نتيجه گيري غلط بود. نتيجه گيري شما اين بود كه اين جريان الان دارد از سمت ديكتاتوري مذهبي به سمت ديكتاتوري نظامي مي رود. اين نتيجه شما غلط بود. اتفاقا به نظر من نظام يك لايه ديگري انداخت و خط منافقين جديد مشخص شد و انها از صف انقلاب به تدريج خارج خواهند شد. جريان انقلاب مثل يك رودخانه مي ماند، مسير، حدود و اهداف ان روشن است وكساني كه بخواهند خارج از اين مسير قدم بردارند، جريان اب سريع انها را به كنار مي زند. نه قبلا ديكتاتوري مذهبي بود و نه الان ديكتاتوري نظامي قرار است بشود. انچه هست جمهوري اسلامي است همانطور كه امام فرمود نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه بيشتر. لطفا بفرمائيد ديكتاتوري مذهبي چيست و به چه علت شما معتقديد كه نظام تا كنون ديكتاتوري مذهبي بوده است؟ از نظر بنده كه هيچ يك از معيارهاي نظام ما به نظام هاي ديكتاتور نمي خورد. لطفا شما تبيين كنيد تا بحث را ادامه دهيم. 15 - اينكه گفته ايد در حكومت ديكتاتوري عده اي خود را قيم مردم مي دانند، و معتقدند بيشتر از مردم صلاح انه ارا مي دانند، درست است اما به اين نپرداخته ايد كه در حكومت ديكتاتوري، ان عده بدون راي مردم انتخاب شده اند. اما در حكومت دموكراتيك، اقلتي با راي مردم انتخاب مي شوند و خود را نه قيم بلكه منختب مردم مي دانند و انچه را صلاح مي دانند عمل ميكنند. در سيستم ما هم اقاي احمدي نژاد، با راي مردم انتخاب شده است نه اينكه با زور قدرت را به دست گرفته باشد. اتفاقا در زماني كه وزارت كشور دست اصلاحات بود . ايشان راي اورد كه هيچ شك و شبهه اي هم نماند. بنابر اين اصل پيش فرض شما در اينجا اشكال دارد 16- بله در حكومت هاي ديكتاتور، واژه ها كاركرد خود را از دست مي دهند ولي مصاديقي را كه از جمهوري اسلامي ايراد كرده ايد محل اشكال است. كي گفته دانشگاه آزاد اسلامي، دانشگاه نيست؟ اتفاقا خيلي هم خوب دارد كار ميكند و خيلي هم گسترش يافته است والان خيلي از پذيرش يافته هاي دكترا، فارغ التحصيلان دانشگاه ازاد هستند. اتفاقا هم ازاد است و هم اسلامي است ، ازاد است چون دولتي نيست و افراد پول مي دهند و اسلامي است چون منطبق با اصول شريعت است. در مورد جمهوري اسلامي هم همينطور. مبناي تصميم گيري و اجرا راي مردم است و ملاك عمل اصول اسلامي است. 17- در مورد ترس مردم از عوامل حكومت، بايد اين را بشكافيم. آيا ترس دزد و مجرم و قاتل از اينكه توسط عوامل حكومت محاكمه شود اين نشاندهنده ديكتاتوري است. قطعا خير. زيرا در جوامع غربي نيز اگر كسي دزدي و خيانت كنند او را دستگير و محاكمه و زندان مي كنند. بنابر اين هر ترسي از حكومت نشاندهنده ديكتاتوري نيست. ترسي كه ناشي از عدم امنيت در صورت ابراز عقيده باشد، ان نشاندهنده ديكتاتوري است. اينكه شما نوشته ايد اگر جمعي بر عليه حكومت صحبت كنند وفردي نزديك به حكوكت وارد شود، بقيه صحبت خود را قطع ميكنند. اين مطلق نگري است. بنده كه بارها در اداره هاي مختلف و در جمع كارمندان بوده ام وديده ام بدترين حرفها و جوك ها را عليه حاكمان مي گويند و هيچ اتفاقي هم برايشان نيافتاده است. بله اين امر مطلق نيست. مواردي هم بوده كه فردي مطلبي گفته و بازداشت شده است. بطور نسبي اين حرف شما درست است ولي من قبلا پاسخ اين را دادم كه ما در دوران گذار به سوي پيشرفت همه جانبه هستيم و نبايد توقع داشته باشيم كه الان همه چيز در كشور ما درست باشد. اگر بود كه ما ديگر ايران نبوديم ان وقت سوئيس بوديم، امريكا بوديم. اين موارد و نقص ها هم به تدريج رفع خواهد شد. ولي اگر شما مي خواهيد اين را بطور مطلق بگوئيد كه ترس كامل و 100 درصد وجود دارد من قبول نميكنم چون شواهد عكس ان است. در تلويزيون ما عليه رئيس جمهور حرف زدند. در روزنامه ها دولت را نقد ميكنند. وجود روزنامه اعتماد ملي و روزنامه هاي ديگر مخالف دولت مويد اين مطلب است 18 - اين نكته اي كه گفتيد در رژيم هاي توتاليتر ، سياست حرف مردم كوچه بازار است. اين حرف دقيقي نيست و به خاطر اين است كه شما احتمالا رشته سياسي نخوانده ايد. لطفا به كتاب هاي علوم سياسي رجوع كنيد اولين حرفي كه در همه اين كتابها گفته مي شود اين است كه سياست متاع عام است. يعني همه در مورد سياست خود را صاحبنظر ني دانند و تحليل ميكنند. گر چه ممكن است شما اين مطلب را از اينترنت يا جايي گرفته باشيد ولي اين مشخصه ويژه نظام هاي توتاليتر نيست و بيشتر ويژه كشورهاي جهان سوم است 19 - اينكه در نظام توتاليتر از مردم سوء استفاده مي شود، و شما بعد مي خواهيد ان را به جمهوري اسلامي ارتباط دهيد، نشان از عدم اشنايي كامل شما با مفاهيم سياسي است. ببينيد مفاهيم و ساختار سياسي يك چيز هستند. نقص هاي اجرايي امر ديگري هستند. در غرب ، امروزه نظام و سيستم دموكراتيك حاكم است ولي انتقادات زيادي به همين سيستم توسط خود سياستمداران غربي وارد مي شود، من جمله همين نكته اي كه اتفاقا شما گفتيد كه مردم وسيله هستند و از آنها سوء استفاده مي شود و سرمايه داري با استفاده از پول و زر و تبليغات مردم را فريب مي دهد و اهداف خود را پياده ميكند. پس در اين صورت حكومت هاي غربي هم طبق اين تعريف شما ديكتاتوري هستند. اين نحوه استدلال شما بيشتر مغالطه است. مهم است كه ساختار حاكم در غرب دموكراتيك است حالا در دل اين سيستم هم ممكن است مشكلاتي وجود داشته باشد. هيمن نكته در مورد سيستم ما حاكم است، نظام فعلي جمهوري اسلامي است و ساختار، يك ساختار مردم سالاري و دموكراسي ديني است كه حالا در دل اين ساختار ممكن است انتقاداتي هم و عيب هايي هم به ان وجود داشته باشد 20 - نمي دانم شما چه اصراري داريد كه كشور به سوي نظامي شدن پيش خواهد رفت. 30 سال است از اول انقلاب همين نظريات را ديكران داده اند و نشده است. من خواهشم اين است كه به تحولات اجتماعي با ديد عميق تري نگاه كنيد. ان تحولات اين چند هفته اخير هم مطمئن باشيد تمام مي شودؤ و مطمئن هم باشيد كه با ساختاري دموكراتيكي كه نظام جمهوري اسلامي دارد. هيچ وقت امكان بروز يك ديكتاتوري چه مذهبي و چه نظامي و چه هر نوع ديگري نيست. انچه اين روزها مي بينيم تنها هزينه هايي است كه هر ملتي بايد از براي مشق دموكراسي ان را بپردازد و غير از اين نيست. از گفته هاي شما پرواضح است كه بسيار بدبينانه به مسائلا نگاه ميكنيد انقدر كه نكات مثبت را هم نمي بينيد. در اين چند تبادلا نظر من حتي يك مورد نديدم كه شما خوبي از نظام جمهوري اسلامي بگوئيد. شايد اين ناشي از اتفاقاتي باشد كه در گذشته در زندگي شما اتفاق افتاده است. ولاي من خواهشم اين است كه عميق تر و فارغ از تعصب و عصبانيت به تحولات نگاه كني 21- ايا واقعا همه جوانان ما مشغول سگ بازي و سكس .... هستند. اين سياه نمايي و افراط در نگرش شما را نشان ميدهد. پس اين همه جوانان و نخبگان تحصيلكرده كه ما داريم انها كي هستند. آيا انها از يك كشور ديگر امده اند؟ آيا انها ايراني نيستند؟ آيا انها در جمهوري اسلامي بزرگ نشده اند؟ ايا در غرب جواناني نيستند كه مشغول سكس و سگ بازي هستند؟ پس در غرب هم ديكتاتوري است. اين در همه جوامع هست. در ايران هست در غرب هم هست. بالاخره همه ما انسانيم و همه در يك سطح نيستند. يكي دنبال درس مي رود و يكي دنبال كارهاي ديگر مي رود هم د رغرب هست هم در ايران هست. لطفا دقت بيشتري كنيد.

حمید جعفری در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

سلامی پرتر از گذشته بر سفیدشهریهای عزیز ممنون از محمد عزیز که با صعه صدر جواب می دهند. 1.با توجه به اصول دموکراسی تنها انتخابات نزدیک به واقعی در ایران انتخابات شوراهاست.بقیه به جز ظاهری از انتخابات چیز دیگری ندارند.بنابراین اصلا و ابدا سیستم کشور ما دموکراسی نیست.(البته شاید به گفته خودشان مردمسالاری دینی باشد ولی دموکراسی نیست) 2.اینکه نوشته اید:همين امروز در غرب سياستمدارن معتقدند ايران از نظر دموكراسي پيشرفته ترين كشور در خاورميانه است. درست است چون بقیه کشورهای خاورمیانه حکومت پادشاهی دارند و ایران نسبت به کشورهای عرب خاورمیانه (ونه نسبت به غرب)دموکرات تراست. 3. در مورد برخورد غرب با مخالفان هلوکاست لطف کنید بنویسید چه برخوردی با آنها داشتند؟ من در ایران میشناسم بسیاری را که به خاطر یک نوشته شکنجه شدند و حبس کشیدند.بماند آنان که به خاطر نوشته هایشان حتی در خارج از کشور به اعدام محکوم شدند. 4.غربیها با جدا کردن دین از سیاست علاوه بر اینکه امکان گفتگوی اکنون من و شما را فراهم کرده اند(اینترنت و تکنولوژی) در حال تسخیر کرات دیگر هستند آنوقت می گویید: اگر اين نظام مردم سالاري ديني موفق شود. تمام انچه انها از زمان رنسانس مي گفتند كه دين بايد از سياست جدا باشد به چالش كشيده مي شود!؟عجبا!؟ 5.من سوال میکنم از شما؛ در ایران چند روزنامه مخالف تعالیم اسلام وجود دارد؟آیا ایرانیان مخالف اسلام و ایرانیان مخالف دین حق اشاعه آنچه را که فکر میکنند درست است و به آن معتقدند دارند؟این از اصول دموکراسی است و خلاف آن از اصول دیکتاتوری است. 6. در مورد دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر طنز بود تا واقعی،میپذیرم در بحث جدی نباید طنز به کار برد ولی در مورد جمهوری اسلامی معتقدم که هم جمهوریت هم اسلامیت وهم ایرانیت در آن بسیار کمرنگ است. 7.شما بدون اینکه به من بگویید :(شما مطالاعات سیاسی ندارید... و یا از اینترنت گرفته اید... )هم میتوانید منظورتان را برسانید 8.شما نوشته اید:( نبايد توقع داشته باشيم كه الان همه چيز در كشور ما درست باشد. اگر بود كه ما ديگر ايران نبوديم ان وقت سوئيس بوديم، امريكا بوديم.)آیا تایید کرده اید در آمریکا و سوئیس همه چیز درست است!؟ 9.من بدبین نیستم ولی منتقد هستم .هشت کانال تلویزیون و رادیو، وزارت ارشاد، حوزه های علمیه و دفتر تبلیقات اسلامی و ووو... از خوبیها و نیکیهای جمهوری اسلامی شبانه روز میگویند و ما میشنویم دیگر نیازی به گفتن من نیست. 10.در مورد نسل جوان به نسبت گذشته واقعا در حال تغییر هستیم. بله در همین کلاسهای من هم بچه های اخلاقی اسلامی مومن ومتعهد هستند ولی نسبت آنها در این چند سالی که اینترنت و موبایلهای دوربیندار عمومی شده است به شدت به نفع گروه بی هویت رو به افزایش است.واین برای خود من هم زنگ خطر است.(یک شوخی:شما که وقتی میگید مسکن،مسکن دار میشید،میشه یه بارم برا ما بگید شاید مام صابخونه شدیم.واقعا شوخی بود) 11. غلام همت آنم که در زیر این چرخ کبود از هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است ((روزهاتان پرتقالی باد))

حسین در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

با سلام .من یک معلم هستم و از نزدیک با دانش اموزان برخورد دارم اصلا اینگونه نیست دانش اموزان ما به مسائل دینی پایبندند و حتی کنجکاو در ریزترین مسائل دینی .از انجا که دین اسلام کامل ترین دین است و پاسخ برای تمام شبهات دارد لذا هیچ گاه به بن بست نمی رسیم من اعتقاد دارم که بعضی افراد مثل قصه ماهی در دریا هستند که دائم همه مشکلات را از دریا می دانست و دائم از دریا گله مند بود ولی وقتی از اب بیرون افتاد تازه قدر اب و نعمت دریا را فهمید ولی دیگر دیر شده بود.دیر

محمد در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

ضمن تشكر از حميد عزيز، لطفا توجه داشته باشيد كه معناي دموكراسي يعني حاكميت مردم زيرا اين واژه از دموس يعني مردم و كراتوس يعني حاكميت مشتق است. اين حاكميت مردم زماني بطور مستقيم اعمال مي شد اما با بزرگتر شدن جوامع به صورت غير مستقيم و با برگزيدن نمايندگاني توسط مردم اعمال شده و مي شود. يعني مردم از طريق انتخابات افرادي را بر مي گزينند تا به جاي انها به تدوين، اعمال و اجراي قانون بپردازند. اين يك تعريف ساده از دموكراسي و نظام دموكراتيك است. طبق اين تعريف بفرمائيد آيا سيستم كشور ما دموكراتيك و مردم سالار نيست. آيا اعضائ مجلس و رئيس جمهور توسط مردم انتخاب نمي شوند. ايا اعضائ شوراها توسط مردم انتخاب نمي شوند. ايا رهبر توسط مجلس خبرگان كه اعضائ ان با راي مردم انتخاب مي شوند ، تعيين نمي شود. من قبلا هم گفتم كه مشكل شما و دوستاني مانند شما هميشه اين است كه نيمه خالي ليوان را مي بينيد يا نمي خواهيد كه نيمه پر آن را ببينيد.همين امروز در غرب سياستمدارن معتقدند ايران از نظر دموكراسي پيشرفته ترين كشور در خاورميانه است. آن وقت شما مي گوئيد در ايران ديكتاتوري حاكم است. اين واقعا جاي تعجب دارد كه غربي ها بگويند ايران دموكرات ترين حكومت در خاورميانه است و شما كه خود ايراني هستيد به جاي اينكه افتخار كنيد، بگوئيد نه شما اشتباه ميكنيد و اين ديكتاتوري است. آنها كه خود مفهوم دموكارسي را اختراع كرده اند قطعا از من و شما بهتر مي فهمند دموكراسي و نظام دموكراسي چيست. اما اين يك روي سكه بود. روي ديگر سكه اين است كه خيلي ها هم در غرب هستند كه مي گويند نظام ايران استبدادي است و استبداد ديني است. اين را مي گويم كه شما اعتراض نكنيد كه من چشمم را بر حقايق بسته ام. اما هيچ فكر كرده ايد اينها چه گروهي هستند. اينها عمدتا سياستداران غربي هستند كه به دنبال اين هستند تا اين نظام جمهوري اسلامي موفق نشود . زيرا اكر اين نظام مردم سالاري ديني موفق شود. تمام انچه انها از زمان رنسانس مي گفتند كه دين بايد از سياست جدا باشد به چالش كشيده مي شود. بنابر اين سياستمداران غربي به دنبال ان هستند كه تحولات ايران را سياه و بعضا وارونه جلوه دهند تا به دنيا و مردم خود بگويند كه دموكراسي ديني موفق نشد. در همين دو هفته اخير سي ان ان بدترين تبليغات را به نحو افراطي عليه ايران نشان داد و در اكثر روزنامه هاي غربي عكس ندا خانم را زده نوشتند this is Islamic Democracy . اين مويد همين نكته اي است كه من عرض كردم. ولي ما بايد هوشيار باشيم تا در بازي انها گرفتار نشويم و واقعيات را انگونه كه هست تفسير و دريابيم. من قبلا هم عرض كردم كه من منكر نقص ها در سيستم فعلي نيستم. قطعا محدوديتها و مشكلات هست ولي مهم ان است كه ما روندي روبه پيشرفت داريم هر چند كند و يا خيلي كند باشد. مهم ان است كه داريم خودمان اين سيستم را به پيش مي بريم و تجربه ميكينم بر اساس اعتقاداتمان و اصول مذهبي مان. من از شما خواهش ميكنم كه عرايض بنده را با ديد تعصبي نگاه نكنيد. من هم يك ايراني و تحصيلكرده مثل شما هستم و دغدغه پيشرفت كشورم را دارد و اصلا دنبال حمايت كوركورانه و تعصبي از وضع موجود نيستم. ولي به مطالعه تاريخ و اشنايي مختصري كه با ديگر كشورها دارم معتقدم همين نظام و سيستم فعلي درست و صحيح است و ما در مسير درستي داريم حركت ميكنيم هر چند نقايصي هم دارد و بايد همه با هم در دست دست هم ميهن خويش را كنيم اباد. اما اجازه دهيد در مورد نكاتي كه شما گفتيد هم مورد ارزيابي قرار دهم. 1- در مورد سفسطه، عرض من نسبت به استفاده از كلمه « برخورد» نبود تا شما من را هم به سفسطه متهم كنيد. عرض من اين بود كه در نيويورك با احمدي نژاد برخوردي نكردند زيرا او مصونيت ديپلماتيك داشت و نمي توانستند با او كاري بكنند. 2- اينكه گفته ايد در حكومت ديكتاتوري عده اي خود را قيم مردم مي دانند، و معتقدند بيشتر از مردم صلاح انه ارا مي دانند، درست است اما به اين نپرداخته ايد كه در حكومت ديكتاتوري، ان عده بدون راي مردم انتخاب شده اند. اما در حكومت دموكراتيك، اقلتي با راي مردم انتخاب مي شوند و خود را نه قيم بلكه منختب مردم مي دانند و انچه را صلاح مي دانند عمل ميكنند. در سيستم ما هم اقاي احمدي نژاد، با راي مردم انتخاب شده است نه اينكه با زور قدرت را به دست گرفته باشد. اتفاقا در زماني كه وزارت كشور دست اصلاحات بود . ايشان راي اورد كه هيچ شك و شبهه اي هم نماند. بنابر اين اصل پيش فرض شما در اينجا اشكال دارد 3- بله در حكومت هاي ديكتاتور، واژه ها كاركرد خود را از دست مي دهند ولي مصاديقي را كه از جمهوري اسلامي ايراد كرده ايد محل اشكال است. كي گفته دانشگاه آزاد اسلامي، دانشگاه نيست؟ اتفاقا خيلي هم خوب دارد كار ميكند و خيلي هم گسترش يافته است والان خيلي از پذيرش يافته هاي دكترا، فارغ التحصيلان دانشگاه ازاد هستند. اتفاقا هم ازاد است و هم اسلامي است ، ازاد است چون دولتي نيست و افراد پول مي دهند و اسلامي است چون منطبق با اصول شريعت است. در مورد جمهوري اسلامي هم همينطور. مبناي تصميم گيري و اجرا راي مردم است و ملاك عمل اصول اسلامي است. 4- در مورد ترس مردم از عوامل حكومت، بايد اين را بشكافيم. آيا ترس دزد و مجرم و قاتل از اينكه توسط عوامل حكومت محاكمه شود اين نشاندهنده ديكتاتوري است. قطعا خير. زيرا در جوامع غربي نيز اگر كسي دزدي و خيانت كنند او را دستگير و محاكمه و زندان مي كنند. بنابر اين هر ترسي از حكومت نشاندهنده ديكتاتوري نيست. ترسي كه ناشي از عدم امنيت در صورت ابراز عقيده باشد، ان نشاندهنده ديكتاتوري است. اينكه شما نوشته ايد اگر جمعي بر عليه حكومت صحبت كنند وفردي نزديك به حكوكت وارد شود، بقيه صحبت خود را قطع ميكنند. اين مطلق نگري است. بنده كه بارها در اداره هاي مختلف و در جمع كارمندان بوده ام وديده ام بدترين حرفها و جوك ها را عليه حاكمان مي گويند و هيچ اتفاقي هم برايشان نيافتاده است. بله اين امر مطلق نيست. مواردي هم بوده كه فردي مطلبي گفته و بازداشت شده است. بطور نسبي اين حرف شما درست است ولي من قبلا پاسخ اين را دادم كه ما در دوران گذار به سوي پيشرفت همه جانبه هستيم و نبايد توقع داشته باشيم كه الان همه چيز در كشور ما درست باشد. اگر بود كه ما ديگر ايران نبوديم ان وقت سوئيس بوديم، امريكا بوديم. اين موارد و نقص ها هم به تدريج رفع خواهد شد. ولي اگر شما مي خواهيد اين را بطور مطلق بگوئيد كه ترس كامل و 100 درصد وجود دارد من قبول نميكنم چون شواهد عكس ان است. در تلويزيون ما عليه رئيس جمهور حرف زدند. در روزنامه ها دولت را نقد ميكنند. وجود روزنامه اعتماد ملي و روزنامه هاي ديگر مخالف دولت مويد اين مطلب است. 5- اين نكته اي كه گفتيد در رژيم هاي توتاليتر ، سياست حرف مردم كوچه بازار است. اين حرف دقيقي نيست و به خاطر اين است كه شما احتمالا رشته سياسي نخوانده ايد. لطفا به كتاب هاي علوم سياسي رجوع كنيد اولين حرفي كه در همه اين كتابها گفته مي شود اين است كه سياست متاع عام است. يعني همه در مورد سياست خود را صاحبنظر ني دانند و تحليل ميكنند. گر چه ممكن است شما اين مطلب را از اينترنت يا جايي گرفته باشيد ولي اين مشخصه ويژه نظام هاي توتاليتر نيست و بيشتر ويژه كشورهاي جهان سوم است 6- اينكه در نظام توتاليتر از مردم سوء استفاده مي شود، و شما بعد مي خواهيد ان را به جمهوري اسلامي ارتباط دهيد، نشان از عدم اشنايي كامل شما با مفاهيم سياسي است. ببينيد مفاهيم و ساختار سياسي يك چيز هستند. نقص هاي اجرايي امر ديگري هستند. در غرب ، امروزه نظام و سيستم دموكراتيك حاكم است ولي انتقادات زيادي به همين سيستم توسط خود سياستمداران غربي وارد مي شود، من جمله همين نكته اي كه اتفاقا شما گفتيد كه مردم وسيله هستند و از آنها سوء استفاده مي شود و سرمايه داري با استفاده از پول و زر و تبليغات مردم را فريب مي دهد و اهداف خود را پياده ميكند. پس در اين صورت حكومت هاي غربي هم طبق اين تعريف شما ديكتاتوري هستند. اين نحوه استدلال شما بيشتر مغالطه است. مهم است كه ساختار حاكم در غرب دموكراتيك است حالا در دل اين سيستم هم ممكن است مشكلاتي وجود داشته باشد. هيمن نكته در مورد سيستم ما حاكم است، نظام فعلي جمهوري اسلامي است و ساختار، يك ساختار مردم سالاري و دموكراسي ديني است كه حالا در دل اين ساختار ممكن است انتقاداتي هم و عيب هايي هم به ان وجود داشته باشد. 7- نمي دانم شما چه اصراري داريد كه كشور به سوي نظامي شدن پيش خواهد رفت. 30 سال است از اول انقلاب همين نظريات را ديكران داده اند و نشده است. من خواهشم اين است كه به تحولات اجتماعي با ديد عميق تري نگاه كنيد. ان تحولات اين چند هفته اخير هم مطمئن باشيد تمام مي شودؤ و مطمئن هم باشيد كه با ساختاري دموكراتيكي كه نظام جمهوري اسلامي دارد. هيچ وقت امكان بروز يك ديكتاتوري چه مذهبي و چه نظامي و چه هر نوع ديگري نيست. انچه اين روزها مي بينيم تنها هزينه هايي است كه هر ملتي بايد از براي مشق دموكراسي ان را بپردازد و غير از اين نيست. از گفته هاي شما پرواضح است كه بسيار بدبينانه به مسائلا نگاه ميكنيد انقدر كه نكات مثبت را هم نمي بينيد. در اين چند تبادلا نظر من حتي يك مورد نديدم كه شما خوبي از نظام جمهوري اسلامي بگوئيد. شايد اين ناشي از اتفاقاتي باشد كه در گذشته در زندگي شما اتفاق افتاده است. ولاي من خواهشم اين است كه عميق تر و فارغ از تعصب و عصبانيت به تحولات نگاه كنيد. 8- اگر بحث اقتضا كند من برخي از دستاوردهاي مثبت نظام جمهوري اسلامي را براي اطلاع شما و بقيه خوانندگان عرض خواهم كرد. 8- اما در مورد نسل جوان گفته ايد، اين هم باز نشان دهنده اطلااق نگري شما است. شما همه نسلا جوان امروزي را با يك چشم ديده ايد. هستند همين الاان جوانان نسل امروزي كه اتفاقا خيلي انقلابي و علاقمند به ارمان هاي انقلاب هستند. آنها را چه مي گوئيد. ايا واقعا همه جوانان ما مشغول سگ بازي و سكس .... هستند. اين سياه نمايي و افراط در نگرش شما را نشان ميدهد. پس اين همه جوانان و نخبگان تحصيلكرده كه ما داريم انها كي هستند. آيا انها از يك كشور ديگر امده اند؟ آيا انها ايراني نيستند؟ آيا انها در جمهوري اسلامي بزرگ نشده اند؟ ايا در غرب جواناني نيستند كه مشغول سكس و سگ بازي هستند؟ پس در غرب هم ديكتاتوري است. اين در همه جوامع هست. در ايران هست در غرب هم هست. بالاخره همه ما انسانيم و همه در يك سطح نيستند. يكي دنبال درس مي رود و يكي دنبال كارهاي ديگر مي رود هم د رغرب هست هم در ايران هست. لطفا دقت بيشتري كنيد.

حمید جعفری در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

سلام بر بزرگمردمان کویر آقا محمد نوشته بودید:(پس چرا با احمدي نژاد كه هولوكاست را زير سوال برد و دانشمنداني كه ان را زير سوال مي برند برخورد ميكنند.)من از شما سوال کردم با احمدی نژاد چه برخوردی کردند!؟ این سوال من سفسته است!؟ *** دیکتاتوری در اصطلاحات سیاسی به معنی خودکامگی است.البته هیچ حکومتی کاملا یکی از روشهای حکومتی مشخص در علوم سیاسی نیست و همه حکومتها ترکیبی از چند نوع حکومت است که از منظر سیاسی بر آن وجه که غالبتر است نامیده میشود.بنابرین با سرچ کردن کلمه دیکتاتوری در گوگل معانی و شاخصه های این حکومت کاملا مشخص می شود. اما آنچه تحلیل من است:1. در حکومت دیکتاتوری عده ای خود را قیم مردم میدانند و معتقدند بیشتر از مجموعه مردم صلاح مردم را میدانند(مثلا همین بحثی که شما کردید و نوشتید: ما نمي توانيم در شرايط فعلي ازادي كامل را اجازه دهيم ). که الا ماشاا... در حکومت جمهوری اسلامی از مهدوی کنی ومصباح یزدی و عسگراولادی و ... گرفته تا شریعتمداری و احمدی نژاد همه معتقدند راه صلاح مردم را بهتر از خودشان میدانند.2.در حکومتهای دیکتاتوری واژه ها کار کرد خود را ندارند مثلا دانشگاه آزاد اسلامی که نه دانشگاه است نه آزاد است و نه اسلامی و همینطور جمهوری اسلامی ایران که جمهوریت و اسلامیت و ایرانیت به صورت حداقلی وجود دارد.3. مهمترین فاکتور حکومت دیکتاتوری ترس مردم از عوامل حکومت است و برای تشخیص آن کافی است دقت کنیم اگر جمعی بر علیه روسای حکومت حرف میزنند و در همین حین یکی از افراد نزدیک به حکومت وارد جمع شد و آن جمع از ترس حرف خود را قطع کردند این حکومت دیکتاتوری است.4. در حکومتهای دیکتاتوری به خاطر استبداد و خودکامگی طبقه حاکم حتی مردم کوچه بازار هم تحلیل سیاسی میکنند واین از بدیهای چنین حکومتی است چرا که اگرحکومت کار خود را درست انجام دهد مردم در کوچه بازارو تاکسیها بحث اصلیشان سیاستهای حکومت نمیباشد. 5.درحکومتهای دیکتاتوری مردم اصل نیستند مردم وسیله ای برای رساندن طبقه حاکم به اهدافشان هستند.که در ایران از دید طبقه حاکم مردم ابزاری جهت محقق شدن حکومت اسلامی میباشند. حکومتهای دیکتاتوری به روشهایی باید تداوم یابند یکی از روشها؛ استفاده از باورها و اعتقادات مردم است باورها و اعتقادات ساختگی که توسط صدا وسیما دائما به خورد مردم داده میشود.دیکتاتوری مذهبی بر موج احساسات مذهبی دینی مردم سوار و از آن برای ادامه حکومتش استفاده می کند.اما آنگاه که اعتقادات مذهبی رو به کاهش می گذارد حکومت دیکتاتوری از عنصر زور استفاده میکند و به دیکتاتوری نظامی تبدیل میشود. با توجه به رفتار شناسی دانش اموزان دبیرستانی متوجه میشویم نسل جدیدی از انسان در بعداز انقلاب به وجود آمده که برای هیچ دین و اخلاق و مرامی احترام قائل نیست و هیچ خط قرمزی ندارند و خود را برخلاف نسلهای قبل داناتر از پدرانشان میدانند و خود را از همه، از خانواده از مدرسه و معلم و از جامعه و حکومت طلبکار می دانند.این نسل همه وقتش صرف عشق و حال و سگ بازی و گی بازی و سکس می شود چنین نسلی(نسل بی هویتی) تسلیم بازیهای اعتقادی حکومت نخواهد شد بنابر این حکومت مجبور است به سمت نظامی شدن و استفاده از زور پیش رود. *** میدانم آنچه نوشتم انتقادهای زیادی بر آن وارد است چه کلا علوم انسانی جای ادعای یقینی صحت در آن نیست.اما آنچه نوشتم از برخورد بسیار نزدیک من با مردم تهران و مخصوصا دانش آموزان تهرانی است. شادمانی جاودان را برایتان آرزومندم

محمد در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

با تشكر از حميد عزيز. با نظر شما موافقم كه مهم نبودن مانع براي بيان شفاف نظرات است. ولي توجه داشته باشيد كه ما در كشورمان داريم يك روند تدريجي را براي رسيدن به تكامل طي ميكنيم و توقع نداشته باشيد كه همه چيز همين الان درست باشد. مسلم است كه ما هنوز در خيلي زمينه ها ضعف داريم و بايد به سطح مطلوب برسيم. ولي جايگاه ما و شرايط ما، شرايطي است كه نياز مرور زمان ندارد. ما نمي توانيم در شرايط فعلي ازادي كامل را اجازه دهيم به خاطر اينكه همان شرايط دوم خرداد پيش مي ايد و كساني مي ايند و همه چيز را حتي قرا ن و امام زمان و امام حسين را زير سوال مي برند و از انطرف نيروها و ظرفيت هايي كه بايد پاسخ اين شبهات را بدهند به اندازه كافي پرورش نيافته است. لذا ما به يك ازادي محدود و هدايت شده در اين شرياط نياز داريم تا زماني كه به ظرفيت كامل برسيم و امادگي ان را داشت هباشيم و ان وقت مي توانيم از ازادي مطلوب برخوردار شويم. 2- با شما موافقم كه ازادي بعد از بيان مهمتر از ازادي بيان است.اگر منظورتان اين است كه در ايران چنين شرايطي حكمفرما نيست به نظرم جواب سوال شما را در جملات قبل دادم. كسي هم مدعا نشده است كه ما در ايران از ازادي كامل برخورداريم. يك حد و مرزهايي وجود دارد براي اينكه چاره اي نداريم. الان دشمنان روي كشور ما زوم و تمركز كرده اند و اگر ما ازادي بي حد و اندازه بدهيم كل كشورمان و نظاممان هم از دست مي رود. چون اتفاقا انها دنبال دادن همين ازادي ها هستند تا بيايند و اهداف خود را پياده كنند. 3- در مورد نااميدي، نوشته ايد نااميدي از تاريكي و اميد به روشنايي ، اين خوب است. خوب حميد جان، اين ديگر اسمش نا اميدي نيست اين همان اميد است. شما فقط نحوه گفتن را عوض ميكنيد. 4- بله بنده نويسندگان را تقسيم كردم و در اين زمينه درست فرموده ايد. حالا اين از نظر شما اشتباه است؟ 5- بله با گفتن نان هم از نظر من نان مي ايد و با گفتن مسكن هم صاحب مسكن مي شويم. زيرا انچه ره بدان فكر ميكني و ان را بر زبان جاري مكيني، به دنبال ان هم مي روي. پس وقتي بر زبان ، نان را جاري ميكينم به دنبال دستيابي ان هم مي رويم. بنابر اين هر چه ذهن ما بدان مشغول است و ذكر وفكر ما است همان عادت ما و شخصيت ما مي شود. 7- اينكه احمدي نژاد در امريكا هر چه خواست گفت و كسي با او كاري نكرد، اين از شما بعيد است، سفسطه نكنيد. احمدي نژاد براي شركت در نشست سازمان ملل به امريكا رفت و در انجا بعنوان نماينده يك كشور شركت كرد و حتما مي دانيد كه نمايندگان كشورها در كشورهاي ديگر مصونيت ديپلماتيك دارند و كسي نمي تواند انها را تحت تعقيب قرار دهد. 8- در مورد انتخابات تحليل خود را گفته ايد كه تشكر ميكنم. بله همينطور است با انقلاب، يك جريان اصلي به رهبري حضرت امام، ساير جريانات اعم از توده، مجاهدين، ملي مذهبي و غيره را كنار زد و زمام امور را در دست گرفت. در اين انتخابات هم قطعا موسوي و ديگران كنار زده شدند و خواهند شد، زيرا خلاف جهت مسير انقلاب شنا كردند. به نظر من مقدمه شما خوب و صحيح بود اما نتيجه گيري غلط بود. نتيجه گيري شما اين بود كه اين جريان الان دارد از سمت ديكتاتوري مذهبي به سمت ديكتاتوري نظامي مي رود. اين نتيجه شما غلط بود. اتفاقا به نظر من نظام يك لايه ديگري انداخت و خط منافقين جديد مشخص شد و انها از صف انقلاب به تدريج خارج خواهند شد. جريان انقلاب مثل يك رودخانه مي ماند، مسير، حدود و اهداف ان روشن است وكساني كه بخواهند خارج از اين مسير قدم بردارند، جريان اب سريع انها را به كنار مي زند. نه قبلا ديكتاتوري مذهبي بود و نه الان ديكتاتوري نظامي قرار است بشود. انچه هست جمهوري اسلامي است همانطور كه امام فرمود نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه بيشتر. لطفا بفرمائيد ديكتاتوري مذهبي چيست و به چه علت شما معتقديد كه نظام تا كنون ديكتاتوري مذهبي بوده است؟ از نظر بنده كه هيچ يك از معيارهاي نظام ما به نظام هاي ديكتاتور نمي خورد. لطفا شما تبيين كنيد تا بحث را ادامه دهيم.

حمید جعفری در تاریخ 8 تير 88 نوشته:

سلام بر مردمان صادق و کویری سفیدشهر. 1. خدمت مهردادعزیز:لااقل یه چیزی بنویس بعد حمله کن،نیومده دستور قتل میدی!؟بابا تو دیگه کی هستی!؟ 2.خدمت حسین عزیز:21.آیا فکر نمیکنی دیگران را به سیاه نمایی و یاس متهم کردن خود بدترین نوع سیاه نمایی است.22. سهراب سپهری میگوید زیز باران باید رفت زیر باران با زن باید خوابید،منظورش عادت نکردن و طراوت وتازگی داشتن همیشگی همه کارهایمان است مثل باران باشیم حتی در زناشویی.در مورد اینکه گفتی از حرفش برگشته لطف کنید بیشتر بنویسید. 3.خدمت محمد عزیز:31.شفافیت مهم نیست،مهم نبود مانع است. شیشه شفاف پنجره،مانع آزادی پرنده ایست که در اتاق گیر افتاده!.شفافیت مهم نیست،نبود مانع مهم است. ضمنا آزادی بعد از بیان مهمتر از آزادی بیان است. 32. هنوز هم میگویم نا امیدی همیشه بد نیست،هم نا امیدی از تاریکی خوب است و هم امیدواری به روشنایی. 33.شما نوشتید:(2 – من چه موقع. كساني را كه در راه ارمانشان كشته شدند دسته بندي كردم. لطفا كوت كنيد كجا من چنين حرفي زدم.)اما حالا میگویید:(بنده گفتم كه من شهدا را دسته بندي نكردم. الان هم مي گويم بنده شهدا را دسته بندي نكردم. بلكه نويسندگان را دسته بندي كردم و اين را تاييد ميكنم.)بنابر این پذیرفتید که نویسندگان را دسته بندی میکنید من هم همین را گفته بودم. 34.حتما شما که با گفتن حلوا دهانتان شیرین میشود با گفتن نان هم نان می آید و با گفتن مسکن هم صاحب مسکن میشوید!؟بعد میگویید من آسمانی نیستم!؟ 35.اما در مورد آزادی؛منظور از آزادی آزادی در گفتن،نوشتن،و تبلیغ اعتقادات،و انجام هر عمل شخصی است که به دیگران آسیب نزند.ما در ایران هیچ کدام از این آزادیها را نداریم.ضمنا مگر احمدی نژاد در خود آمریکا هر چه خواست نگفت!؟چه کارش کردند!؟ 36.واما در مورد انتخابات من پیشبینی و نظرم را قبل از انتخابات در وبلاگم نوشتم که همان را اینجا برای نقد و توجه شما عزیزان مینویسم: من معتقدم جریانی در اوایل انقلاب روی کار آمد که ابتدا شاخه مارکسیستی مجاهدین خلق و بعداز آن کل سازمان مجاهدین خلق سپس حزب توده سپس نهضت آزادی وبعد از آن ملی مذهبی ها و سپس سازمان مجاهدین انقلاب و مشارکتیها را از صحنه بیرون کرد و در این انتخابات!؟ هم کارگزاران را کنار میزند.این گروه داعیه حکومت اسلامی در ایران ودر جهان را به لحاظ اعتقادی دارند ومصمم به آماده سازی زمینه های ظهور هستند.اکنون با یکدست شدن نظام به نفع این گروه وکسب قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی وسیع در عرصه داخلی و همچنین کسب امنیت خارجی با سقوط طالبان سقوط صدام و قدرت گرفتن چین و روسیه و حزب الله لبنان این گروه در حال تغییر شیوه حکومت از دیکتاتوری مذهبی به سمت دیکتاتوری نظامی میباشند.با این تحلیل پیش بینی میشود: احمدی نژاد مسول اجرای این سیاست در چهار سال آینده است و از مهمترین مشخصه های چهار سال آینده حضور عریان پلیس در خیابانهاست. با سپاس بیکران

محمد در تاریخ 7 تير 88 نوشته:

خدمت دوست عزيز جناب آقاي حميد جعفري، ضمن تشكر از ارسال نظرات و شفافيت شما كه بسيار ارزشمند و قابل ستايش است. زيرا خيلي ها به چيزي اعتقاد دارند ولي جرات ابراز ان را ندارند. اين خصوصيت شما بسيار جاي تقدير و تشكر دارد. اميد است همه ما همينگونه باشيم. 2- شما در متن قبلي نوشته ايد از شب نااميد و به امدن صبح اميدواريد. خوب اين خيلي خوب است اين همان نكته اي است كه بنده در مطالب قبلي هم بر ان تاكيد كردم كه بيائيد اميدوار باشيم و از نااميدي چيزي حاصل نمي شود. به نظرم اين نكته اي كه گفته ايد يك قدم به جلو است و از مواضع قبلي خود فاصله گرفته ايد زيرا قبلا مي گفتيد نااميدي هميشه هم بد نيست. 3- اينكه وضعيت فعلي شب است يا روز است اين امري نسبي است زيرا شما ممكن است ان را شب بدانيد و فرد ديگري مانند من ان را روز بدانم. بناير اين ، اين امر قابل بحث است و بنده هم امادكي دارم بحث در اين خصوص را ادامه دهم. بله اينكه وضع موجود را شب بدانيم ربطي به اميد و نا اميدي ندارد ولي به نظر خوب است توجه كنيم كه اولا در شب هم خوبي هايي وجود دارد وشب همه اش بد نيست. از طرفي اگر با تشبيه به شب بودن وضع موجود مي خواهيد، همه چيز امروز را سياه و منفي جلوه دهيد ، به نظر من اين افراط و تفريط است. 4- بنده گفتم كه من شهدا را دسته بندي نكردم. الان هم مي گويم بنده شهدا را دسته بندي نكردم. بلكه نويسندگان را دسته بندي كردم و اين را تاييد ميكنم. بنابر اين بنده اين را رد نكرده بودم كه شما حرف خود را من بياوريد و استناد كنيد. اما گفته ايد كافكا و هدايت در راه ارمانشان خودكشي كردند. ايا به نظرتان اين حرف دستي است. كسي در راه رسيدن به ارمانش مگر خودكشي ميكند. خودكشي نشان از عين نااميدي فرد و تاب نياوردن وضع موجود است. بله شهادت خيلي با خودكشي خيلي فرق ميكند. ايا واقعا شما شهادت را با خودكشي يكي مي دانيد. اين دو زمين تا اسمان با هم فرق دارند. اگر ايندو را يكي مي دانيد لطفا در نظرات خود تجديد نظر كنيد و شما را رجوع مي دهم به كتاب هاي روان شناسي. 5- اتفاقا اينكه با گفتن حلوا دهانمان شيرين مي شود حاكي از زميني بودن ما و نه اسماني بودن ما است. 6- بله يافتن انسان در اين دوره زمان مشكل است ولي ما در مذهب خود انسان هاي كاملي چون علي وفاطمه داشتيم. چرا از انها الگو نگيريم و به انها افتخار نكنيم. شما از اين شعر سوء استفاده كرديد و با بيان ناقص ان در نوشته قبلي خواستيد چيز ديگري را القائ كنيد. 7- آزادي خوب است ولي براي ازادي هم بايد حد و مرزي باشد. هيچ فكر كرده ايد چرا در همين غربي كه دم از ازادي مي زند هيچ كس حق ندارد هولوكاست را زير سوال ببرد. اگر ازادي است پس چرا با احمدي نژاد كه هولوكاست را زير سوال برد و دانشمنداني كه ان را زير سوال مي برند برخورد ميكنند. هميشه براي هر چيز حد و مرزي است. در طبيعت هم براي شب و روز و ... حد و مرز است. بدون تعيين حد و حدود نمي شود. حتي در خود غرب هم براي ازادي حد و مرزي است واكر كسي حقوق ديگران را ضايع كند او را زنداني مي كنند. حالا چه كسي گفته ما بايد دقيقا همان حد و مرزهايي را كه انها قرارداده اند ما هم قرار دهيم. ما دين خود را داريم. خصوصيات شرقي خود را داريم. چرا بايد هر چه انها و انديشمندان انها گفتند قبول كنيم. ايا اگر ما معتقد بوديم در اسلام براي ازادي حد و مرزي است كه قدري از حد و مرز ازادي در غرب محدودتر است، اين يعني ما بدبخت و بيچاره ايم. خيلي از اين مكاتبي را كه شما اشاره كرديد. در قالب فردي اكر باشد كسي به ان كاري ندارد. اگر وارد عرصه تعرض به جامعه نشود حتي در اسلام كسي با ان كاري ندارد. اما وقتي پا عرصه اجتماع مي گذاريم مسائل فرق ميكند. حقوق ديگران مطرح است. شما به همجنس گرايي اشاره كرده ايد. آيا چون در غرب انها ازدند، در ايران هم بايد بعنوان يك مكتب ازاد باشند. چه ضرورتي دارد. ما مكتب خود را داريم. مشكل شما اين است كه فكر ميكنيد هر كاري در غرب مي شود ان درست است. و هر چه انديشمندان غربي مي گويند ان درست است. شما را ارجاع مي دهم تا در عوض خواندن اثار كافكا و صادق هدايت كه هيچ اشكالي ندارد چون بنده هم خودم خوانده ام و مي خوانم و با خواندن ان هم موافقم چون انسان بايد همه چيز را بداند. قدري هم برويد و انديشه هاي ائمه را مرور كنيد و ببينيد مباني ديني ما چيست و چه مي گويد. وقتي لويي ماسينيون فرانسوي مي ايد ودر مورد فاطمه ما كتاب مي نويسد. وقتي ارنست رنان مي گويد من بيش از 1000 كتاب در كتابخانه خود دارم ولي همه را تنها يكبار بيشتر نخوانده ام اما يكي از انها كتاب مسلمانها است كه قران است و چندين بار خوانده ام و هر چه مي خوانم خسته نمي شوم. چرا شما از كلام انديشمندان غربي اينها را نمي بينيد. چرا اينها را مورد مداقه و بررسي قرار نمي دهيد. خواندن اثار كافكا خوب است ولي واقعا خجالت اور نيست كه ما انديشه اي فاطمه و علي را رها كنيم و كافكا را مراد خود بدانيم. من نمي گويم شما او را مراد خود مي دانيد ولي خواهش ميكنم كمي در مورد انديشه هاي ديني اسلام و تشيع بيشتر بررسي كنيد. ان شاءالله خداوند به همه ما كمك كند تا راه درست را پيدا كنيم. باز هم از شما به خاطر بيان صادقانه افكارتان تشكر ميكنم و از ادامه بحث استقبال ميكنم.

حسین در تاریخ 7 تير 88 نوشته:

به نام خدا اورده اند که شخصی در تاریکی شب چیزی دید می درخشد کاغذی از جیبش بیرون اورد و اتش زد دید که یه سکه پنج ریالی است بعد نگاه کرد دید یه اسکناس هزلر تومانی را اتش زده است !!! مواظب باشیم دنبال گنج رفتیم چیز گرانبهاتر از گنج را از دست ندهیم .افق دیدمان را عوض کنیم به قول سهراب جور دیگر باید دید و خدایی که در این نزدیکی است لای این شب بو ها . او واقعا چشمانش را شست و از حرف قبلی خود برگشت که زیر باران با زن باید خوابید (رک کتاب حجم سبز)

مهرداد در تاریخ 7 تير 88 نوشته:

با سلام ضمن تشکر از مدیر سایت . می خواهم پیشنهاد دهم که نظریات افرادی را که با اصل انتخابات مشکل دلرند در سایت منعکس نکنید چون ربطی به موضوع بحث ندارد.

حمید جعفری در تاریخ 7 تير 88 نوشته:

درود بر همشهریان خون گرم کویر *من از شب نا امیدم و به آمدن صبح امیدوار، من در عین امیدواری، وضعیت واقعی فعلی را شب میبینم و این ربطی به امید یا نا امیدی ندارد. * محمد عزیز گفته بودید کجا نویسندگان را دسته بندی کردم؟این جملات از شماست((كاش به جاي الهام گرفتن از نويسندگاني كه در زندگي هميشه نا اميدي و ياس را اشاعه مي دادند، كساني چون كافكا ...وصادق هدايت ... و اتفاقا هر دوي انها هم خودكشي كردند، به نويسندگاني الهام بخش اميد چون شريعتي. شهيد مطهري و ديگران هم رجوع مي كرديد)) کافکا و هدایت در راه آرمانشان خودکشی کردند همانگونه که مطهری وشریعتی در راه آرمانشان شهید شدند. *بله خوشبینی دیدن آهو و بچه اش در دشت سرسبز است و بد بینی دیدن آهو در حال دست و پا زدن در زیر چنگال خونین شیر. ولی واقع بینی، دیدن هر دوی اینها باهم است. *آنکه باگفتن حلوا دهانش شیرین میشود سنخیتی با من که فقط با خوردن حلوا دهانم شیرین میشود ندارد. او آسمانی است و من زمینی. *دی شیخ با چراغ همی گشت گردشهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست گفتند یافت می نشود گشته ایم ما گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست *معیار آزادی هر حکومتی،میزان آزادی دگراندیشان در آن حکومت است در ایران دگراندیشان(بوداییان، کمونیستها، اگزیستانسیالیستها، شیطان پرستها، همجنس بازها،گی ها و....) هیچ آزادیی ندارند.بنابراین انتخابات در چنین حکومتی معنایی ندارد. *از گردانندگان این سایت سپاسگزارم.

محمد در تاریخ 7 تير 88 نوشته:

در پاسخ حميد اقاي عزيز عرض كنم: نااميدي هميشه بد است. انچه خوب است اميد براي اينده بهتر و تغيير است. كسي كه جايي را براي يافتن گنج ميكند، اميد به يافتن گنج دارد كه زمين را ميكند و اگر به جاي ديگري براي كندن مي رود براي اين است كه باز اميد دارد ومعتقد است كندن جاي قبلي جاي صحيحي نبوده است گرنه اگر نااميد بود هرگز اقدام به كندن زمين نه در جاي اول و نه در جاهاي ديگر مي كرد. 2 – من چه موقع. كساني را كه در راه ارمانشان كشته شدند دسته بندي كردم. لطفا كوت كنيد كجا من چنين حرفي زدم. من به يادداشتهاي قبلي هم رجوع كردم چنين چيزي نديدم. نمي دانم از كجا شما چنين استنباطي كرده ايد. من كي گروهي را شهيد و گروهي را مايوس خواندم. به نظر من يكي از مشكلات ما همين تخمين ها و استنباط هاي فرضي است كه لزوما هم دقيق نيست. 3- خوشحالم كه كتابهاي مطهري و شريعتي را خوانده ايد ولي متعجبم كه چگونه اين كتابها را خوانده ايد ولي باز هم اين همه نااميد و مايوس و بدبينانه به مسائل نگاه مي كنيد. نوشته ايد كه من انها را خوانده ام ولي از انها الهام نمي گيرم واز خودم الهام مي گيرم. فكر نمي كنيد همين نقطه اشتباه شما است. ما بايد از تجربه ديگران استفاده كنيم. چرا بايد خودمان از صفر شروع كنيم. چرا از نظرات ديگران استفاده نكنيم. اگر فقط به خود متكي باشيم قطعا راه خطا رفته ايم. 4- بله واقع بيني راه درست است ولي واقع بيني همان خوش بيني است. طبيعت را ببينيد اهو با اينكه مي داند شير و حيوانات وحشي در كمين او براي شكارش هستند ولي دارد زندگيش را ميكند و تا لحظه اخر دست از اميد و تلاش بر نمي دارد. اتفاقا خوش بيني در طبيعت موج مي زند. و خوش بيني عين بد بيني است. 5- بله اميد در تشنگي ابشار شما در شب نهفته است ولي اين تشنگي بسيار خبيثان هاست زيرا در تشنگي شرارت است نه خوبي و شكوه. اين تشنگي ، تشنگي نيست بلكه بد نهادي ابشار را نشان مي دهد. 6- گفته ايد با حلوا حلوا كردن دهان شيرين نمي شه.اتفاقا عكس اين درست است به ياداوري حلوا، طعم شيرني در دهان انسان جلوه گر مي شود. شما نوشته ايد اگر احساس شيرني داريد به خاطر اين است كه دنيا به كامتان است، من اين را هم به حساب همان بد بيني شما مي گذاريم. و تكرار ميكنم جور ديگر بايد ديد. مگر شما مي دانيد كه من كه هستم و من را مي شناسيد كه كه نوشته ايد دنيا به كام شما ست. اين حرف از انجا ناشي مي شود كه چون نتوانستيد انديشه مرا برتابيد. سعي كرديد بر من برچسب بزنيد و م نرا متهم كنيد به اينكه دنيا به كام من است. نه برادر عزيز من هم هزاران مشكلات و گرفتاري دارم كه جاش نيست در اينجا بگويم. 7- احتمالا منظورتان از جمله اي كه در مورد ان اخوند گفتيد هم براي هيمن بود كه نشان دهيد من هم همه چيز دارم و وضعم خوب است و دنيا به كامم است كه اينگونه حرف مي زنيد. برادر عزيز شما در مورد دهها انسان هاي كارگر، كشاورز و بيچاره اي كه در همين نصراباد خودمان هستند و هيچي هم ندارند ولي باز هم از ولايت و جمهوري اسلامي دفاع مي كنند چه مي گويد. نيزا نيست اسم ببرم. ايا انها هم راحت طلبند. انها هم مثل ان اخوند هستند. چرا فكر ميكنيم هر كه با ما هم فكر نيست حتما يا خود فروخته است را راحت طلب است يا .... براي همين عرض كردم كه عينك و ديد خود را عوض كنيد و افكار خود را بازانديشي كنيد. نوشته ايد ان كه يافت مي نشود انم ارزوست. دوست عزيز ارزو كردن ان چيزي كه يافت مي نمي شود بيهوده است. وقتي مي داني ان چيز نيست و يافت نمي شود چرا بايد ارزوي ان را بكني. بيا واقع نگر باش همانطور كه خودت در كلامت گفتي بيا واقع نگر باشيم.

همشهري منصف در تاریخ 7 تير 88 نوشته:

ضمن تشكر از دوست عزيز آقاي نصر، لطفا توجه داشته باشيد اگر قبل از انتخابات. رهبري هر گونه واكنشي نشان مي داد، اين به نفع يك كانديدا و به ضرر يك كانديدا مي شد و قطعا از سوي خيلي مورد اعتراض قرار مي گرفت. بنابر اين ايشان مجبور بود در فضاي قبل از انتخابات سكوت كنند. در بعد از انتخابات هم كه ان اتفاقات افتاد و ايشان ظرف يك هفته سخنراني و نظرات خود را بيان كردو ديگر ايشان چه بايد مي كرد من نميدانم تعجبم كه شما مي فرمائيد رهبر بايد سريعتر عكس العمل نشان مي داد. 2- در مورد فوتبال هم اين دفعه اول نيست كه ما به جام جهاني نمي رويم. دفعه هاي قبلي را چه مي گوئيد در ان زمان كه احمدي نژاد نبود. بنابر اين مشكل نرفتن به جام جهاني. احمدي نژاد چيست. اين قضيه متاثر از مسائل مختلف اقتصادي. سياسي. توسعه اي است و ربطي به شخص اقاي احمدي نژاد دارد. به نظر من در زمينه فوتبال نسبت به 20 سال قبل، قطعا الان پيشرفت هاي بيشتري حاصل شده است. ولي اين روند نياز به زمان بيشتري دارد. من نمي دانم چرا شما خود بازيكنان را يك عامل اصلي مشكل نمي دانيد. بازيكني كه در بازي با كره جنوبي، دست بند سبز مي بندد و مسائل سياسي را وارد فوتبال ميكند، نشان مي دهد كه بازيكنان ما يك مشكل اساسي هستند كه فوتبال ما به اين وضع گرفتار است. لطفا سياه نمايي نكنيم و بزرگ نمايي نكنيم و احمدي نژاد را عامل همه مشكلات معرفي نكنيم. آيا واقعا در زمان خاتمي، فوتبال ما هيچ مشكلي نداشت. منصف باشيد 3- در مورد تورم و اماري كه ارائه شد. توجه داشته باشيد كه ايشان چه گفت. ايشان گفت اقا تورم 25 درصد بوده است ولي الان روند تورم در حال كاهش است و طبق امار بانك مركزي الان در حدود 15 درصد است. كجاي اين حرف دروغ است و دروغ بود. اين حرف درستي بود كه ايشان زد. منتهي دوستان شانتاژ كردند و اينجور جلوه دادند كه چون ايشان از ارزيابي نقطه به نقطه استفاده كرده كه حجت نيست مردم را احمق فرض كرده و دروغ گفته است. من قبول دارم بهتر بود ايشان مي گفت اقا بله تورم را قبول دارم اين از نقاط ضعف من بود. ولي به نظر من طرف مقابل يعني اقاي موسوي هم خيلي بزرگ نمايي و سياه نمايي كرد. از طرفي لطفا توجه كنيد كه ايشان بنزين را سهيمه بندي كرد و اين هم يك عامل تورم بوده است. از طرفي اقتصاد جهاني دچار مشكل شد و اين هم يك عامل تورم بود. 4- در مورد ماهاتير محمد. بله قطعا درست است ايشان در جهان سوم چهره اي محبوب است وكسي است كه راه توسعه را به مالزي نشان داد.ولي اينكه همه كشورهاي در حال توسعه از ايران جلوتر است قطعا حرف درستي نيست. آيا شما رفته ايد و همه كشورهاي در حال توسعه را ديده ايد. لطفا بگوئيد چند كشور را ديده ايد . ايران از خيلي از اين كشورها جلوتر است. بنابر اين اينكه نوشته ايد ايران روز بروز عقب تر مي رود. واقعا سياه نمايي است. و نشان مي دهد كه شما هم ايران را نشناخته ايد و هم تحولات جهاني و روند توسعه در ساير كشورها را نديده ايد. 5- شما روابط با ونزوئلا را زير سوال مي بريد در حالي كه نمي دانيد چقدر اين روباط براي ايران مهم و كليدي است. يكي از راه هايي كه ايران، امريكا را تحت فشار قرار داده است همين رابطه است. برويد در اينترنت سرچ كنيد و ببينيد رابرت گيتس وزير دفاع امريكا چه گفته است. بنده خودم از سي ان ان شنيدم كه ايشان گفت ما در امريكاي لاتين خطري را كه از ايران حس ميكينم از روسيه حس نمي كنيم. شما مشخص است كه خيلي با روابط بين الملل اشنايي نداريد. كسي كه الفباي روابط بين الملل را بداند و بشناسد، مي داند كه چقدر چنين روابطي مهم است. 6- بله ممكن است يك جاهايي ما بيش از اندازه طبق تئوري توطئه، امريكا را متهم كنيم. ولي دوست عزيز امريكا را دست كم نگيريد. اصلا چرا بايد امريكا را بري بدانيم. سابقه امريكا روشن است. چرا شما سعي داريد اصل را بر اين بگذاريد كه امريكا خوب و بري از هر عيبي است. اتفاقا در مورد امريكا ، اصل بر اين است كه متهم است مگر انكه خلاف ان ثابت شود. چون در گذشته امريكا سابقه خود را نشان داده است. 7- در مورد اينكه فرموده ايد احمدي نژاد باعث شد خودي ها از نظام جدا شوند، اينگونه نيست. ببينيد دوست عزيز، مهم امام و راه امام است. حالا هر كس ان راه را مي رود ما مخلص او هستيم. هر كس نيست. هر كه باشد ولو موسوي باشد يا كروبي باشد، ما با او مخالفت ميكنيم. پر واضح است كه اين كاري كه موسوي و كروبي دارند بر ان پافشاري ميكنند، مخالف راه امام و انديشه هاي امام است. امام فرمود وحدت خود را حفظ كنيد. امام فرمود پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما اسيب نخورد. اما شما عملكرد اين دوستان را چگونه توجيه مي كنيد. 7- ايا فكر نمي كنيد اين اشتباهات احمدي نژاد نبود كه باعث شد آقاي موسوي و كروبي چنين كاري كنند. بلكه اشتباهات خود موسوي و كروبي بود. سياه نمايي زياد، بي انصافي و خود خواهي بوده است. 8- اما نهايتا اينكه شما رفتارهاي احمدي نژاد را غير معقولانه دانسته ايد. فكر نميكنيد اين سياه نمايي است. ايا سهيمه بندي بنزين، افزايش حقوق بازنشستگان، نظام هماهنگ سازي حقوق، پرداخت نقدي يارانه، پيشرفت هاي هسته اي، موشك. ماهواره ... اينها همه غير معقولانه بوده است. اين بي انصافي است. بله ايشان اشتباهاتي هم داشته ولي اين دليل نمي شود همه كارهاي او را زير سوال برويم. اين افراط و تفريط است.

1 2 3 بعدی
نظرات 1 تا 20 از 48
حوادث بعد ازانتخابات

لطفا در اين قسمت در بحث، مشاركت كرده و نظر خود را مورد حوادث بعد از انتخابات بگوئيد.

این بحث در تاریخ يكشنبه 31 خرداد 1388 ایجاد شده است. شما هم میتوانید از طریق فرم زیر در این بحث شرکت کنید


آرشیو بحث روز های قبلی: