توسعه یکی از مهمترین آمال و اهداف هر جامعه ای می باشد. اگرچه در بحث از توسعه فقط به بهبود ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه اشاره می شود، ولی مهمترین وجه توسعه توجه به ابعاد ذهنی آن نیز می باشد. شادی و نشاط به عنوان یکی از نمودهای توسعه می تواند نقشی مهم در توسعه پایدار جامعه داشته باشد. شاد بودن، خندیدن و نشاط داشتن در زندگی انسان امروز یک امر اکتسابی و ضروری است و برای این که افراد جامعه این احساس را کسب کنند، برنامهریزیهای وسیعی لازم است. در نگاه عامه مردم، شاد کسی است که میخندد و آن که میخندد خوشبخت هم هست. اما به لحاظ علمی، میان خنده و نشاط ظرافتهای متمایزکننده بسیاری وجود دارد. همچنین رابطه تندرستی و سلامت روانی با نشاط و شادابی رابطهای مستقیم است. تا آنجا که علاوه بر ذهن، جسم نیز برای سلامتی نیازمند شادابی و نشاط است. بنابراین، امروزه نشاط اجتماعی یکی از مهمترین نیازهای جوامع بشری است چرا که شهروندان بهویژه ساکنین کلانشهرها فرصت کمتری برای اندیشیدن بهخودشان و نیازهایشان دارند و بهشدت مستعد افسردگیاند.
عوامل ایجاد شادمانی:
مهمترین عوامل مؤثر در شادمانی و نشاط اجتماعی عبارتند از:
برابری: برابری و احساس آن یکی از شاخص های اصلی عدالت اجتماعی و مسئولیت پذیری در راستای توسعه می باشد. درک نابرابریهای اجتماعی میتواند در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت باشد. این نابرابریها در اقشار پایین جامعه حس نابرابری را افزایش داده و زمینه آسیبهای اجتماعی را فراهم میآورد در حالیکه در اقشار متوسط تحصیلکرده جامعه احساس وجود بیعدالتی اجتماعی را تقویت کرده و زمینه نارضایتی را ایجاد کند.
سلامت: افرادی که از سلامت جسمی و روانی برخوردارند احساس شادمانی بیشتری دارند. از طرف دیگر افرادی که شادمانتر هستند کمتر از افراد افسرده بیمار شده و کمتر نیز میمیرند. سلامت فردی و اجتماعی در تدوین و شکل گیری مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و حمایت اجتماعی تأثیرگذار می باشند.
هدفمند بودن زندگی: داشتن هدف از مهمترین شاخص های توسعه فردی و برنامه ریزی به منظور توسعه اجتماعی است. انسان برای داشتن زندگی شاد و پربار نیاز به اهداف و چشمانداز وسیع برای آینده دارد.فقدان چنین اهدافی میتواند منجر به سبک زندگی ملالتبار و عادات رفتاری ناسالم ازجمله لذتجویی شدید، تمایل به افراط در تفریح، خوشگذرانی، پرخوری و استفاده از موادمخدر و الکل شود.
موقعیت اجتماعی: افرادی که پیوندهای شخصی، خانوادگی و اجتماعی بیشتری دارند با نشاطتر از افرادی هستند که خودشان را در این دنیا تنها میبینند. این احساس به میزان زیادی تأییدکننده نیازهای اجتماعی افراد و وجود حمایتهای اجتماعی است. در موقعیتهای شغلی هرچه که موقعیت شغلی افراد در سلسله مراتب قدرت بالاتر میرود و احساس کنترل افراد و مشارکت آنها در تصمیمگیریهای سازمانی افزایش مییابد احساس شادی نیز افزایش مییابد.
ثروت: منظور از ثروت میزان قدرت خرید مردم و امکان تهیه تسهیلات زندگی است. این شاخص بهطور واضح تعیینکننده استطاعت مادی افراد برای تأمین نیازهای اولیه انسانی است. تحقیقات نشان میدهد که رابطه مثبت میان ثروت و میزان شادمانی پس از یک روند منطقی افزاینده سیر کاهشی پیدا میکند. به عبارتی دیگر هرچند توانایی مادی چون مواد غذایی، سرپناه و… ملزومات اولیه برای برآوردن نیازهای اساسی انسان و شادمانی او شرط لازم محسوب میشود اما به هیچ عنوان شرط کافی نبوده و با افزایش این تواناییها شادی افراد افزایش نمییابد.
آزادی: افراد در جوامعی شادمانتر هستند که محدودیتهای فیزیکی و روانی کمتری را تجربه میکنند. بهطور کلی احساس کنترل داشتن بر محیط به جای احساس در کنترل محیط بودن از عوامل تعیینکننده شادمانی است که میزان آن در جوامع مختلف متفاوت است.
دسترسی به معلومات: این بعد بیشتر ماهیت شناختی ملزومات شادی را یادآور میشود و شامل عواملی چون سوادآموزی و میزان ثبت نام افراد در مدارس، دانشگاهها و استفاده از رسانههاست.
در مجموع، در بررسیهای شناختی شاخصهای توسعه یکی از شاخصهایی که مورد توجه قرار میگیرد، شاخص شادی و نشاط اجتماعی یا به تعبیری دیگر نرخ امید به زندگی یا نرخ امید به آینده است. در واقع نشاط و شادی یکی از ابعاد روانشناختی فرد و جامعه است و فرد و جامعه هنگامی دارای شادی و نشاط خواهند بود که شاخصهای معیشتی و رفاهی از یک سو و دیگر شاخصهای فرهنگی، علمی و سیاسی آن جامعه از سوی دیگر از رشد قابلقبولی برخوردار بوده یا دستکم در سطح مطلوبی قرار گرفته باشد. نباید از نظر دور داشت که رابطه توسعه و نشاط اجتماعی یک رابطه یکسویه نبوده و نشاط و شادی صرفاً معلول وضعیت مطلوب اقتصادی و… نیست. این دو متغیر بیتردید بر یکدیگر رابطه کنش و واکنش داشته و بر یکدیگر مؤثرند. شادی و نشاط ماده اصلی تغییر، تحول و تکامل انسان است و در جامعه بانشاط و باطراوت زمینه تولید بهتر و اشتغال بیشتر، اقتصاد پویا و سالمتر و کسب ثروت مشروع فراهم میشود چرا که در چنین محیطی انرژیهای نهفته در جهت خلاقیت آزاد شده، ذهنها پویا، زبانها گویا و استعدادها شکوفا میشود. وقتی به یک جامعه نشاط تزریق میشود، در پی آن فعالیتهای روزمره با رونقی دوچندان پی گرفته شده، بخش قابلتوجهی از انحرافات نسل جوان کاسته میشود.