جمعه های تکراری.....
نظرات خوانندگان(0)
شعری از شاعر جوان سفیدشهری
جمعه های تکراری.....
باز شد جمعـه و دیگــر نگــرانم اینبار
کی خیال است بیایی ب دل زارم یار
روزهـــای سپــری گشته ی ایامـــم را
به هوای رُخ تو چشم نمـودم خونبار
کی شود تا که ببینم رخ دلجـوی تورا
از فراق وغــم هجر تو شدم من بیمار
یوسف گمشده ی قلب ودل وجان منی
نکند چشم تو ازمن شده، ای دل بیزار
جمعه ها حس عجیبیست خدا میداند
خاطرم زار و پریشان و دل من افگــار
تا غروب از نظـــرم میگذرد جمعه ولی
گریه هامیکند این دیـده ی زارم بسیار
یوسفا خیز دگر طاقت ما طــــاق شده
کی شود دیدن روی تو نصیبــم ، دلدار
جمعه های دل من نیزگذشت اما حیف
کی خیال است بیایــی ب دل زارم یار
ابوالفضل قوامی نصرابادی
موضوع:
ملافضل علی نصرابادی
خبرنگار:مدیر سایت
تاریخ:
فروردين
کلیدواژه ها:
نصراباد،شعر،شاعر
|